معیدمعید، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ninimoon

یه روز نااااب

1391/9/23 11:09
نویسنده : مامان لاله
354 بازدید
اشتراک گذاری

امروز موفق شدم به بهانه ای که حالا توضیحش میدم و خیلی هم برام جالب بود بیام نت و به این همه غیبت و تنبلی پایان بدم .

ما اومدیم ....

آخه واقعاً دلیل اینکه نمیتونم بیام و زود به زود از خاطرات پسرکوچولو بنویسم( البته بعد از مشغله)اینه که به حدی حرکات و حرفا و کارایی که انجام میده زیاد و متنوع شدن اصلاً یادم میره که از کدومش بگم و بنویسم همین حالا هم دقیقاً همین مشکلو دارم فقط چیزی که باعث شد دیروز ما تبدیل به یه روز ناب بشه این بود که :در طول این 1 سال و 10ماه و 2 روزی که گذشت این تنها روزی بود که ...(ببخشیدا عذر میخوام )معید جان کل روز روز رو پی پی نکرد آخه از بچه ای که رکورد روزی 12 بار رو هم تجربه کرده این واقعاً عجیبه !!  نیست؟؟

جونم براتون بگه که معید جان حالا تو 22 ماهگیه و علایقش تبدیل شده به:

1)باز کردن زین دوچرخه اش 2)پشتک زدن و قل خوردن روی زمین 3)چرخاندن یک مبل روی سرامیک و نشستن به سمت تلویزیون و البته اصلاً توجه به تلویزیون نداشتن 4)سوییچ  (ششششووییچچچ)

و گفتن یه سری کلمات جدید مثل:

مامام جام =مامان جان ، ماینانا=مهنا ،نماش=نماز   ،آداش=آدامس   ،آ=آره   با=بله   که این دو تا کلمه هم از تنبلیشه که نمیخواد به خودش عذاب بده تبدیلشون کرده به حرف !! دست دد=دستت درد نکنه و... خیلی چیزای دیگه که الان تو ذهنم نیست.

حالا از نحوه خوابیدنش بگم که هنوزم دیدنیه البته گل پسرم رو خداروشکر عادت دادم به خواب منظم منظم یعنی ظهر به محض اینکه میرسیم خونه ساعت 1.5 اینا فوری بادیش(بالش) و بادیش (اینیکی یعنی پتو)رو میاره منم تو این فرصت یه شیشه شیر و عسل گرم براش آماده میکنم برقها رو خاموش کرده و شروع میکنیم به گنجیشک لالا خوندن که در عرض 10 دقیقه شیر شو میخوره و بعدش حتماً حتماً 5دقیقه شیر مامانی رو  و در حالیکه یقه مو محکم گرفته آ آ (لالا )میکنه تا ساعت 5 اینا یعنی تقریباً 3 ساعت و اون هم در صورتیکه هیچگونه صدایی بازم تاکید میکنم هیییییییییییچگونه صدایی نباشه اعم از تلفن ،تی وی ،آیفون و...

واما شبها از حدود 9.5شروع میشه مراسم خواباندن آقا معید و البته خودمون هم باید دم به خواب بزنیم و برقها رو خاموش کنیم  تا احتمالاً ساعت 10.5 به این مهم نایل میایم ولی الان دیگه با ظهر خیلی فرق داره چون

1)بعد از شیر خوردن با پتوی توی بغلش که یه گوشش توی دهنشه کرده

2)سرپا میمونه و در این لحظه

3)بابایی با صدایی مهیب در حالیکه مثلاً خوابیده میگه :معید بخواب دیگه

4) بلافاصله در همون حال خودشو پرت میکنه رو بالش

بعد از چندد قیقه دوباره مرحله 2 رو شروع میکنه یعنی سرپا  و بابایی هم مرحله 3 رو اجرا میکنه و این داستان همچنان ادامه داره گاهی به 20 یا 30بارهم میرسه بستگی به خسته بودن یا نبودنش داره .واین بود ماجراهای معید جون و لالایی    

حالا بازم کلاس میذارم و میگم به خواب بچم نظم دادم آخه به اینم میگن نظم یا حکومت نظامی؟؟؟

چندتا عکس در ادامه مطلب ببینید.

چهارشنبه 1391/09/22

خستگی مفرط بعداز یه عالمه دوچرخه بازی (الان ساعت 7.5 غروبه و معید جان در کمال تعجب یه خواب نیم ساعته در اثر خستگی زیاد داشتن)

اینجا همون جاییه که میریم واسش شیر محلی میگیریم چون صدای گاوی رو دوست داره با بابایی میره گاوی رو ببینه.

اینم عکس دوچرخه بازی معید جان و حسانه جون (دختر عمه معیدی)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninimoon می باشد