معیدمعید، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ninimoon

بلبل زبونی

1391/8/6 10:22
نویسنده : مامان لاله
304 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم ...

حالا که پا گذاشتی توی 21ماهگی کلاً رفتارات تغییر کرده بلبل زبونیات بیشتر و بیشتر شده و از همه مهمتر شیطنتااااااااااااااااااات که دیگه هر چی بگم کم گفتم ،عزیز کم شیطونیا و اذیت کردنات واقعاً واقعاً توی دور و بریامون بی سابقه است ولی نمیدونم چرا هیچ کس (البته نه همه)نمیخوان قبول کنن که تو مثل بقیه بچه ها نیستی حالا از هر نظر از همه مهمتر ناآرومی و اذیتت توی ماشین و بیرون و خرید و فروشگاه و.....

بخدا مامانی دیگه گاهی وقتا من و بابایی واقعاً کم میاریم هرگز هوس بیرون رفتن نمیکنیم (که البته همینم شده یه سوژه در بین دوستان عزیز،که مسخره مون میکنن و میگن رو اینا نباید حساب کرد چون اهل بیرون اومدن نیستن )ولی خداییش اینجوری نیست اگه بونن ما چه عذابی رو متحمل میشیم توی ماشین دیگه اینقدر بهمون نمیخندن !!!!!!!!!

اولاً که تایم نشستننت توی صندلیت 10 دقیقه ست بعدش دیگه سرپایی و از پشت شالمو میکشی و نق میزنی و گریه و مامانی مامانی هایی میگی که آدم دلش کباب میشه و طاقتم طاق که مجبور میشم یا خودم بیام عقب بشینم (که اصلاً راضی نمیشی)یا تورو بیارمت جلو که جلو اومدنت همانا و داد و فریادای من و بابایی همان چون:

اول از همه ولوم ضبط و میکنی و بعدشم پنلشو بعد فوری کولر روشن میکنی و مثل سشوار کله تو میگیری جلوی بادش و تکون تکون میدی بعد به احتمال خیلی زیاد سوییچ رو بی هوا میبندی و ماشین رو در حال حرکت تو لاین 3 خاموش میکنی و اما بععععععععععد اینقد شیشه رو بالا و پایین میکنی که من تمام عضلات هر دو تا دستم منقبض میشن بس که میخوام بگیرمت تا سرت رو از شیشه بیرون نبری و بعد ازهمه این مصیبتا و داد زدنای من و بابا دیگه گیر میدی به؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بله شیر (یقه مامانی) اینقده باید مک بزنی تا منو بیحال و افسرده کنی و حالا ولشم نمیکنی دیگه واقعاً گاهی وقتا این مسئله خیلی خسته کننده میشه و حالت تهوع به آدم دست میده و منجر میشه به این جمله کذایی که بارها بارها گفتم و هر بار بابایی بهم خندیده:

(بخدا فردا میرم داروخونه یه چسبی ،تلخکی چیزی میگیرم که این دیگه منو ولم کنه!!!!!!!!!!!!!واااااااای)

که بابایی میگه این هزارمین باره اینو میگی هنوز این فردا نیومد؟؟؟؟؟؟

حالا برسیم به خرید رفتنمون که خرید نگو بگو مکافات (خرید با اعمال شاقه)

پنجشنبه شب زنگ زدم خونه پدر جون و گفتم اگه هستید یه نیم ساعت میخوایم معید جونو بیاریم پیشتونو بریم دلفین ،خلاصه بعد دوسال این اولین باری بود که پامونو گذاشتیم توی دلفین و احساس آرامش کردیم چون دیگه مجبور نبودیم با سرعت جت هر چی رو میدیدیم بریزیم توی سبد بریم صندوق ایندفعه با خیال راحت لاین به لاین چرخیدیم و وسیله هایی رو که میخواستیم برداشتیم و فقط و فقط بچه های دور و برمون رو میدیدیم که چقدر آروم و ساکت همراه مامان و باباهاشون دارن راه میرن یا توی سبداشون نشستن و اطراف و نیگاه میکنن و همش ما دو تا با حسررررررررررررت میگفتیم کاشکی معیدم اینجوری آروم بود،جاش خالی اگه الان بود اوضاع فروشگاه رو بهم میریخت !!

خلاصه عسل مامانی اینه وضعیت ما که به هر کی میگیم (بعضیا)قبول نمیکنن و از این یه دندگی بیشتر اعصابمون خورد میشه،ولی مامانی جونم من و بابایی با همه این لج و لجبازیا و شرارتای تو بازم واست میمیریم و فقط انتظار اون روزی رو میکشیم که دیگه آقا باشی اینقد رو اعصابمون نری که امیدواریم اون روز خیلی دور نباشه !،یعنی ما آرزو داریم که یه بار بریم بیرون و با انژری تحلیل رفته برنگردیم خونه عینه لشگر شکست خورده میشیم والا!!!!!!!!

راستی این وروجک بازیات باعث شد یادم بره بگم که این بحران اقتصادی و قحطی و گرونی هیچ فایده ای اگه نداشت ولی واسه ما یه فایده خیلی خوب داشت اونم اینکه روزای اولی که ببلاگ 2 (شیر کمکی)شما نایاب شده بود ما بصورت قاچاق تونستیم 6 تایی رو از انزلی گیر بیاریم باعث شد شما رو به شیر محلی عادت بدیم که صد البته بهتر و مقوی تر از این شیرای مزخرف پاستوریزه ست حالا دیگه هفته 2 لیتر برات میگیرم و خوب خوب میجوشونم و سرشیر شو گرفته و با اندکی عسل مخلوط کرده و تقدیم میکنم که ظاهراً باب میل بوده شدیداً

البته یادم رفت بگم که پمپرز هم قحطی اومده و خدا رو شکر فعلاً با دو برابر قیمت (50000)تومن میشه از بی بی کیش و نهنگ آبی خریید تا بعد ببینیم چی میشه دیگه ............نگران

راستی عزیزم دوباره میام و یه چندتایی عکس دارم که باید بذارم فعلاً.

 

 

1391/08/06

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

یاس
14 آبان 91 1:19
ای وایییییییییییی.دلم کباب شد.
وقتی حرف میزنی از معید من احساس میکنم داری از پارسا حرف میزنی.یاد خودم میفتم که باهاش همینطوری میجنگم.
ولی کلا پوستم کلفته



مامان معید
18 آذر 91 2:25
سلام.خدا واستون حفظش کنه ایت ناناز پسر رو.. اسم پسر من هم معیده...به خودم و به شما تبریک میگم به خاطر این حسن سلیقه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninimoon می باشد