تولدت مبارک عسل مامانی

هفته ای که گذشت خیلی کارم زیاد بود مامانی نتونستم برات چیزی بنویسم از طرفی تدارک تولد شما از طرفی هم کارای دفتر و هوای سرد وخرید و ..... همه اینا دلایلی بودن که باعث شدن این طرفا پیدام نشه .!

ولی امروز اومدم با یه عالمه خبر و عکسای خوشگل

البته این عکسا مربوط به آخر تولده که دیگه شما لباس راحتی پوشیدی تا با بچه ها بازی کنی متاسفانه توی همه عکسایی که اول گرفتیم هیچ کدومش تکی نبود همش منو مهنا کوچولو (دختر خاله) حضور داریم که از آپ کردنشون معذورم

تولد معید جونم با اینکه کاملاً خودمونی و خونوادگی بود ولی فوق العاده برگزار شد من که خیلی راضی بودم

روز قبل تولد بابایی تصمیم گرفت که بریم آتلیه و از بین عکسا یکیشو آماده کنیم که رو تخته شاسی به مهمونا بدیم مامانی عکسات عالی شدن همه سوپرایز شده بودن مخصوصاً وقتی کلیپی از عکساتو گذاشتیم تا همه ببینن عکساش که آماده شد حتماً آپ میکنمشون.

شماهم اینقد ذوق زده شده بودی که انگاری توی دل کوچیکت عروسیه، انگاری که معنی اینهمه شادی و خوشحالی رو میفهمیدی مخصوصاً که بچه های دور و برتو میدیدی که دارن بادکنک بازی میکنن خودتم تو دست و پاشون ووول میخوردی

عزیز مامانی تولد اولین سال زندگیت مصادف شده بود با شب ولادت حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق (ع)و از طرفی هم اعیاد دهه فجر و واقعاً روزای شاد و خوبی بود ایشالا که هزاران سال برامون بمونی و باشی و بتونیم این میلاد و جشن بگیریم.

معید گلم دیروز یعنی 24 بهمن بردمت واسه مراقبت و واکسن 12 ماهگی خدارو شکر همه چیز نرمال بود وزن 9500 گرم قد73 سانت و واکسن mmr که به بازوی راستت تزریق شد و فقط یه کوچولو گریه کردی و اونطور که گفتن این واکسن (سرخک ، سرخجه، اوریون) تب نداره فقط شما از بیرون اومدن دندونا یکی بعد از دیگری حسابی کلافه شدی جوجو

ای قربون این پسر برم که در آن واحد داره 8 تا دندون با هم در میاره 2 تا نیش پایین 2 تا نیش بالا و 4 تا آسیاب 2 تا پایین 2 تا بالا  .

عزیزکم از 4 ماهگی که دندونای مرواریدیت شروع به دراومدن کردن امون نمیدن جیگرم یذره جون بگیره و تپلی بشه معید گلم این 8 تا که بیان بیرون تعداد دندونای صدفیت میرسه به 16 تا ماشالا پسر زبر و زرنگ مامانی    1390/11/23