معیدمعید، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ninimoon

نامه ششم

1390/9/5 11:22
نویسنده : مامان لاله
313 بازدید
اشتراک گذاری

این اولین پست سال 90 که دارم برات مینویسم معید مامان.

عجیجم توی این چند روز تعطیلات حسابی بهمون خوش گذشت که همش با هم بودیم با هم لالا میکردیم ،بیدار میشدیم ، بیرون میرفتیم ...

مامانی دیگه داری کم کم آقا میشی البته از روز چهلت به بعد یه کم اذیتتات بیشتر شده ولی در کل قابل تحمله .

عزیزم روز نهم عید با هم رفتیم دکتر (شفیع زاده ،کلینیک حافظ) واسه خ البته نا گفته نمونه که مامانی دو سه روز مشغول تحقیقات میدانی بود تا بالاخره okداد.

روز 12 فروردین واسه اولین بار یه مسافرت کوتاه داشتی به خارج شهر (لاهیجان)و واسه اولین بار رفتیم با هم زیارت (آقا سید جلال الدین اشرف آستانه )بابابیی بردت توی حرم و زیارت کردین بعدش شیرینی رو که نذر کرده بودیم پخش کرد (یادش بخیر) ناهارم لاهیجان (رستوران وحید )خوردیم اما شما تمام این زمانارو خواب بودی

روز 13 فروردینم که بار اولی بود که با هم رفتیم 13بدر ، اینقد که هوا سرد بود(لاکان،سراوان)تورو فقط توی ماشین نگه میداشتم .

اونجا اولین باری بود که با زبون در آوردن من تو هم زبون کوچولوتو در آوردی ،آخ قربون اون زبون ناز و کوچولوت برم مامانی جون.

امروزم که دومین روز که میارمت پیش مادرجونو خودم میام دفتر عزیزم قول بده پسر خوبی باشی و مادر جونو اذیت نکنی تا به قول بابایی :بازم بپذیرنت خونه مادر جون .

مرسی مامانی. قربون اون خنده های نازت که امروز صبح ساعت 7 میکردی عجیجم فوری فوری دلم واست تنگ شده زود زود زود میبینمت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninimoon می باشد