معیدمعید، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ninimoon

اولین پست 91

1391/1/21 12:17
نویسنده : مامان لاله
356 بازدید
اشتراک گذاری

سلا به همگی و عیدتون مبارک  انگار این تنبلی ننوشتنا مسری بوده و بین همه اپیدمی شده بود!!!

مامانی سلام  ،عشق و دل و جونم سلام

ثانیه ها ، دقیقه ها ،ساعتها، روزها و ماهها یکی پس از دیگری میان و میرن و شما داری پیش چشم مامانی قد میکشی و بزرگ میشی الهی که مامان فدای قد و بالات بشه

معید مامانی یکسال گذشت و سال جدید رو شروع کردیم خوب یا بد 90 گذشت و 91 اومد امیدوارم که امسال برا همه سال خوب و خوشی باشه توام با سلامتی و موفقیت .

عزیزکم هرروز که میگذره عشقو علاقم بهت بیشتر و بیشتر میشه دیوونه وار دوست دارم مامانی وقتی که کوچکترین مشکلی واست پیش بیاد من میمیرم

روزای عید ماهم عین هرسال تکراری تکراری گذشت تا رسیدیم به 13 بدر که اونم بهرحال یه جورایی تموم شد و من فقط از کنار تو بودن توی اینروزا لذت بردم و کیف کردم دیگه هیچی هیچی برام به این شیرینی نبود عسل مامانی سه روز پیش بطور کاملاً غیر منتظره حالتون بد شد و در عرض یک ساعت کلی تهوع داشتی که باعث شد از حال بری وقتی که رفتیم دکتر من واقعاً داشتم میمردم از بس که گریه کردم برات آخه تا حالا اونجوری ندیده بودمت تا اینکه سریع بهت یه سرم وصل کردن و شما کم کم به حال اومدی الهی من قربون اون دستای کوچولوت برم که ازش رگ گرفتن مامانی  خلاصه تا ساعت 1/5شب سرم طول کشید  تا رسیدیم خونه ساعت 2 بود خیلی شب بدی بود خیلی...

بگذریم بیا در مورد چیزای خوب برات بگم در مورد کارا و حرکاتت و حرف زدنات که همینکه ازت میپرسم معید جان کجا بریم ؟؟؟

 

فوری میگی د  د  د

صبحا که میذارمت توی صندلی ماشین تا در حیاط و باز کنم و بیام فوری میگی د د د

الهی مامان قربونت برم که اینقد ددددری شدی گلم .دیگه از اینورو اونور دوویدنات و شیر گاز و فندکش رو دستکاری کردن گرفته تا ریخت و پاش کردن اتاقت و بهم ریختن کشوهات و شکستن شیشه میز و ......

مهمتر از همه خرابکاریای تند تندت که گاهاً به روزی 5 بار هم میرسه و همینم باعث شده که نتونی یه کم جون بگیری .

راستی نگفتم که پسرم دیگه مرد شده غروبا که هوا خوب و گرمه با مامانیش میره پیاده روی و یه بارم واسه اولین بار با هم سوار تاکسی شدیم و رفتیم خیابون تختی یه چرخی زدیم با خاله مریم و مهنا و امیرعلی جون خیلی ذوق کردی مامانم وقتی تو کالسکه بودی و مردم و میدی و فقط ذوق میکردی و غش غش میخندیدی الهی من قربون اون خنده هات بشم ،جان جگر مامانی قلبزبان

 

سر فرصت عکسای جدیدتو میذارم مامان جان

1391/01/21 دوشنبه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله یاسی
22 فروردین 91 1:00
دوستت دارم جیگر خاله.یه عالمه بووووووووس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninimoon می باشد